به نام خدایی که عشق را آفرید

عناوین یادداشت‌ها

  • سلامی دوباره چهارشنبه 15 بهمن 1393 23:00
    من نمیخوام نه میتونم تو رو از یاد ببرم با تو هر لحظه به لحظه عاشق ترم تو پروبال منی نازنین حال منی با تو حتی میتونم بی بال و پر هم بپرم (دوست دارم راحت)
  • کم بود اما زیاد.... جمعه 19 دی 1393 16:00
    به دلایل خاصی نتونستم بیام اینجا این یه مدت گرچه کوتاه برا مثل سالی بود دلم تنگ شده بود راستی میدونستی لبخندت خیلی قشنگه امروز دیدم لبخندتو رو چرا خدا همه زیبایی هارو تو صورت تو قرار داده؟؟؟ کاش اون شخصی که باعث این دوری شده بود دیگه برنگرده تو رو میبینم و هول میکنم همه چیو تحمل میکنم تو خیالم آخه ماله منی تو که فقط...
  • باز روزی اینجا بودمو تو رو ندیدم سه‌شنبه 9 دی 1393 06:59
    نوشته های خسته دل باز من به بهونه های مختلف اومدم اینجا و نتونستم ببینم فقط صدای گریه هات نصیبم شد اخه خدااااا..... این بغضه خیلی داره اذیتم میکنه شراره نمیدونم تا دیروز میگفتم ادرس وبلاگو بهت میدم اما متاسفانه شما انگار دسترسی به اینترنت ندارین پس من چکار کنم......من که تورو میبینم قلبم میخواد از حلقم بزنه بیرون....
  • ببخشید نتونستم کاری بکنم.... دوشنبه 8 دی 1393 16:48
    نوشته ای از نویسنده ی بی روح خیلی مواقع محکم بودم جلو مشکلات زیادی قد علم کردم اما اگه یه اشک ازت ببینم خورد میشم چه برسه گریتو بشنوم حتی نتونستم بمونم تو این خونه زدم بیرون و اگه اون نامردو میدیدم میدونستم چیکارش کنم فرصت یه کلمه حرف. زدن هم بهش نمیدادم ولی ضعیف بودی دوست نداشتم اینجوری باشی میخواستم قوی و محکم وایسی...
  • no asaaaaab پنج‌شنبه 4 دی 1393 21:22
    نوشته های یک دل تنگ دوروز گذشت خورد شدم تو این دو روز دلم تنگ شده بیوفا چقدر به بهونه های مختلف بیام تو این راه پله ها و بدتر از همه باید برم کاش حداقل صفحه گوشیمو میدیدی علاوه براعصاب خودم که خورده اعصاب همه رو هم خورد کردم (یکی از خصایص بدمه) دوست دارم نامرد
  • دو روزه اینجام کف پاهات پنج‌شنبه 4 دی 1393 15:01
    غم نوشته دو روزه انقدر گرفتم نه حال حوصله درس هستو نه هیچ کار دیگه هرچی هم تلاش میکنم بنویسم دستم به نوشتن نمیره دیشب وقتی جلوی در دیدمت کاملا حس کردم صد کیلو به وزنم اضافه شده.ضربان قلبم انقدر زیاد شد که همون لحظه عرقم زد کاش اون لحظه تموم نمیشد کاش.... فقط چند لحظه کنارم بشین یه رویای کوتاه تنها همین ته آرزوهای من...
  • بگو مگه دلت پیش کی گیره بگو واسه کی میمیری جمعه 28 آذر 1393 16:31
    کاملا دل نوشته تو همین چن ساعت چیزایی فهمیدم که کارم خیلی سخت شد فهمیدم احتمالا عشقم با کس دیگه ای باشه ولی تمام امیدم به احتمالنه نمیدونم باورتون نمیشه ولی نگاهش کردم....اره صورت عشقمو دیدم دقیقا با خوابای دیشبو پریشبم یکی بود دوست دارم من دوست دارم هرکی میخواد هر چی بگه من از تو دست نمیکشم گوش من از این حرفا پره...
  • یه وقتایی همه چی هست اما اونی که باید نیست (دل نوشته) جمعه 28 آذر 1393 14:15
    نوشته ای از ته دل نمیدونم تا حالا براتون پیش اومده یا نه ولی واسه من پیش اومد که با دیدن نه با یک نگاه بازم نه با نیم نگاهی عاشق شدم و بخاطر همین فکر میکنم عشقم واقعی باشه ولی ولی ولی.... دلم حق داری عاشق باشی ولی بدون که این راهش نیست کسی رو نمیشه بزور عاشق کرد یه وقتایی چیزی سهمت نیست بدترش اینه پیش تو باشه کسی که...
  • داستان فوق العااااده زیبای می گل یکشنبه 11 آبان 1393 14:54
    دانلود
  • آهنگ جدید و زیبای Puzzle Band به نام خاطره ی بچگی یکشنبه 20 مهر 1393 20:37
    دانلود در ادامه مطلب دانلود
  • آهنگ جدید علی اصحابی به نام دست خودم نیست یکشنبه 20 مهر 1393 20:25
    دانلود در ادامه مطلب دانلود
  • آهنگ بسیار زیبای بازنده از مهدی احمدوند شنبه 19 مهر 1393 21:53
    آهنگ بسیار زیبای مهدی احمدوند از آلبوم از این ساعت دانلود در ادامه مطلب دانلود
  • آهنگ آرامش بخش لحظه از احسان خواجه امیری شنبه 29 شهریور 1393 16:19
    دانلود در ادامه ی مطلب دانلود
  • دانلود رمان بوی نا از ماندانا معینی(م.مودب پور) جمعه 28 شهریور 1393 15:17
    دانلود رمان بوی نا از ماندانا معینی(م.مودب پور) در ادامه مطلب دانلود
  • آهنگ زیبای بهنام صفوی به همراه شهرام شکوهی به نام محرم اسرار جمعه 28 شهریور 1393 14:27
    دانلود در ادامه مطلب دانلود
  • دانلود آهنگ زیبای بخند از محسن یگانه (اجرای کنسرت) جمعه 28 شهریور 1393 14:18
    دانلود آهنگ زیبای بخند از محسن یگانه (اجرای کنسرت) دانلود
  • دانلود آهنگ زیبای محسن ابراهیم زاده جمعه 28 شهریور 1393 14:03
    دانلود
  • دانلود داستان پریچهر از م.مودب پور با فرمت PDF جمعه 28 شهریور 1393 13:48
    داستان پریچهر از م.مودب پور به دفتر خودم رفتم اما چهره گیرای فرگل از پیش چشمام محو نمی شد. نمی دونم چرا هی دلم می خواست برم با این دختر حرف بزنم! یادم افتاد که طرز کار با تلفن مرکزی رو به او یاد ندادم از خدا خواسته بلند شدم و به دفتر او رفتم. من- فرگل خانم یادم رفت بهتون طرز کار با این تلفن رو یاد بدم. ببخشید من روی...